حسین شفیعی (مسیب )
یادش به خیر، از آن زمانی که خیلی هم نگذشته است همان روزی که اکثریت قریب به اتفاق مردم با دسترنج و زحمات خود و با دست ها ی پینه بسته ،دامی را پرورش و از شیر و ماست و دوغ و کره و در نهایت ازگوشت آن قلیه درست نموده و ازپوست و مو و پشم و آن استفاده می کردند با خانه های کاه گلی – اتاق های سه دری – پنج دری – هشت – حیاط با صفا – ایوان های تاخچه ای – بخاری های دیواری - زغال های سرخ و آتشین داخل منقل – گنجه و پستو و اتاق های اندرونی – گنبدهای طاق چشمه ای و خشتی ،سکونت پنج شش خانواده ی عیال وار در کنار هم تو یک خانه ،مطبخ های کدر و سیاه و تنورهای گلی وسط آن که چه قصه ها و خاطرات تلخ و شیرین توسط پدربزرگ ها – مادربزرگ ها و بزرگ ترهای خونه پای همان تنورهای گلی خصوصاً در فصول پاییز و زمستان سخت و طاقت فرسا برای کوچکترها گفته نمی شد،برای تهیه ی هیزم و سوخت مورد نیاز کیلومترها ، مسافت بیابان ها را با الاغ و قاطر می رفتند و با زحمت زیادی آماده کرده و آن را حمل می نمودند تا با سوزاندن آن در تنور،نانوائی نموده ،خود را گرم و در کنار آن پخت غذا هم انجام دهند در اداره ی امور زندگی با فقر و نداری دست و پنجه نرم کرده و احساس مسوولیت خاصی برای گذراندن زندگی بی آلایش اما سرشار از صفا و صمیمیت داشتند ، از وارسی بز و میش ، رفتن به صحرا و تلاش شبانه روزی – خورجین بافی – سفره بافی – قالی بافی – زیلو بافی – و در نهایت سرانجام همه ی تلاش ،کسب روزی حلال و داشتن زندگی طیب ،که عاقبت شهر و شهرنشینی این فعالیت ها و سنت های بومی و محلی را به بوته فراموشی کشانده و یا تعطیل شده است.
مردم خون گرم محل ،مواقع پاییز و زمستان در گذر کوچه پس کوچه ها و خیابان های حسن آباد در کنار فعالیت درب مغازه و یا به بهانه ای که بعد از فراغت از کار و تلاش جهت خرید،صله ی رحم و یا دیدار دوستان و همسایگان و اقوام از منازل بیرون می آیند ،ساعتی در سرمای خشک منطقه ی کویری با گرمای وجود خودشان در نقاط مختلف همراه با جمع آوری چوب ، هیزم ، مقوا ، شاخه درختان فرسوده – صندوقچه های میوه – آتش بپا نموده و با ایجاد اشتعال و گرمای حاصل از آن و حلقه ی ای که دور هم زده اند صفا و گرمای خاصی می بخشد و هر کدام از دری سخن گفته و خود را گرم می کنند بعضی هم با گذاشتن کتری آب و تهیه ی چای و نهادن شلغم و چغندر زیر آتش باقی مانده ساعتی را خوش می گذرانند خداوند کریم به همه ی آنها عزت عطا فرماید از اینکه جسته و گریخته حرف زده و نگارش نمودم مرا ببخشید.